نام تو را همینکه صدا میزند ربابآتش به جان کرب و بلا میزند ربابمثل دل پدر گلویت پاره پاره استاما دوباره حرف شفا میزند ربابشد سینه پر ز شیر؛ ولی شیرخواره نیستمادر بیا که باز صدا میزند ربابچون در خیال خویش بغل میکند تو رابوسه به زخم حلق شما میزند ربابزحمت برای مادر و خلعت برای غیردیگر نگو که ناله چرا میزند ربابقلب سکینه از غم تو تیر میکشددر هرکجا که حرف تو را میزند ربابسید محمد جوادی موضوعات مرتبط: ورود کاروان به کوفه، مسیر کوفه تا شام بخوانید, ...ادامه مطلب