گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق)

متن مرتبط با «اشعار شهادت حضرت زینب سلام الله علیها» در سایت گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق) نوشته شده است

الا مـلائکة الله! انس و جـان! تبریک!  

  • مرآت ولایت 5 – غلامرضا سازگارالا مـلائکة الله! انس و جـان! تبریک! تمام خلق زمین! اهل آسمان تبریک! پیمبـران خـدا! عیدتـان مبـارک بـاد ولی امر خدا! صاحب‌الزمـان! تبریک! ولادت پسر فاطمـه امام حسین به ذات پاک خداوند لامکان تبریک! خبر دهید به عالم که عید، عید خداست ادب کنیـد کـه میـلاد سیـدالشهداست **** خدا به حضرت زهرا پسر عطا کرده بگو به عالـم خلقت پـدر عطا کرده برای عفو گنهکارها به پیغمبر قوی‌تـرین سنـد معتبـر عطـا کرده شکفته لالۀ لبخند بر لب احمد خدا به نخل امیدش ثمر عطا کرده جمال غیب خداوند دیده شد امشب فروغ نامتنهاهـی دمیـده شد امشب **** زند رسول خـدا بوسه بر لب و دهنش نه بر لب و دهنش بلکه عضوعضو تنش درود نـور بــه نـور جمــال زیبـایش سـلام روح بـه آیـات مصحف بدنش به جای جامه دَرَد قلب خویش را یوسف اگر بـه مصر برد بـاد، بـوی پیرهنش مسیح، تشنۀ لب‌های روح‌پرور اوست تمـام جـان محمّد درون پیکر اوست **** تمام عـالم خلقت یـم کـرامت اوست بقـای مکتب توحیـد در امامت اوست مـرا ز روز قیــامت کسـی نترســاند! قیامتی که خدا گفته عکس قامت اوست به شیعیـان علـی می‌خورم قسم صدبار که درس شیعه همان درس استقامت اوست اگرچه گریـۀ ما در شب شهادت اوست شب شهادت او هم شب ولادت اوست **** بهشت حــور ز نـور وی آفریــده شده جمال حق همه در این جمال، دیده شده ز دشت کرب‌وبلا تـا به شام، بر سر نی کلام وحـی ز لب‌هـای او شنیـده شده حسین شـد بـه تمـام ستمگـران پیروز چه باک اگر که سرش از قفا بریده شده؟ سرش به نوک سنان جلوه‌گر شود هر روز شهیـد راه خــدا زنده‌تـر شــود هر روز **** حسین تا صف محشر چراغ ایمان است حسین در تـن توحید تـا ابـد جان است رسول گفت: حسین از من و , ...ادامه مطلب

  • گریه دار است عجب نام ابا عبدالله

  • قاسم نعمتی گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله موضوعات مرتبط: امام حسین مناجاتی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بدم ؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله !

  • بدم ؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله !به اشک دیده ی حیدر ببخش یا الله !.تمام دار و ندارم محبت زهراستمرا به سوره ی کوثر ببخش یا الله !.به اشک چشم حسین و حسن قبولم کنمرا به این دو برادر ببخش یا الله !.به درگه تو گناه مکرر آوردممرا به عفو مکرّر ببخش یا الله !.ببر به کرب‌ و بلا زائر حسینم کنبه آن ضریح مطهر ببخش یا الله !.به دست‌ های علمدار کربلا سوگندبه حرمت علی‌ اکبر ببخش یا الله !.به بانگ العطش نازدانه‌ های حسینبه خون حنجر اصغر ببخش یا الله !.به سیدالشهدا و به خون حنجر اوکه شد بریده ز خنجر ببخش یا الله !.به لحظه‌ ای که سر نیزه گشت با زینبسر حسین ، برابر ، ببخش یا الله !.به خون میثم تمّار ، جرم ” میثم ” رابه روی او تو نیاور ؛ ببـخش یا الله!...استاد حاج غلامرضا سازگار نوشته شده در تاريخ پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۲ توسط محمد باقر حصاری بخوانید, ...ادامه مطلب

  • متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

  • السَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِگل، بر من و جوانی ِ من،گریه می کندبلبل به هم زبانی ِ من،گریه می کندمن گریه مخفیانه نمودم،ولی علیبر گریه ی نهانی ِ من گریه می کند*براتون بگم حال فاطمه این روزا چگونه ست؟امام صادق (ع)فرمود : " لَزمَتِ الفَراش"مادر ما تو بستر افتاد، دیگه نتونست بلند شه "وَ نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها" روز به روز بدنش ضعیف و لاغر می شد "حَتی صارَت كالخَیال" از مادر ِ ما فقط یه شبهی باقی مانده بود، آماده ای یا نه؟ صدا زد :*از درد شانه،شانه نشد موی زینبمدختر به ناتوانی ِ من ،گریه می کنددلتون رو ببرم کربلادیگر حسین را نتوانم بغل کنماین گل به باغبانى ِ من گریه مى کند*الله اکبر، معلومه نمی تونس دیگه بغلش کنه با سینه ی شکسته ای که به سختی نفس می کشید،چه جوری میتونه بچه هاش رو بغل کنه ،اینجا نتونست بغل کنه، اما یه جا دل سیر ،سر حسینش رو بغل گرفت ،کربلایی ها ، زن خولی میگه دیدم کنار تنور ِ خونم ،چند زن مجلله آمدن همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند" اینا کین کنار تنور خونه ی من ؟دیدم خم شد،دست داخل تنور برد سر بریده ای رو بغل گرفت .......آی حسین*..... [ شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ ] [ 13:31 ] [ محمد باقر حصاری ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نگاه گریه داری داشت زینب

  • نگاه گریه داری داشت زینبچه گام استواری داشت زینب رسیدم کربلا ای داد بی دادحسین سر جدا، ای داد بی دادچهل روز است گریانم حسین جانچو موی تو پریشانم حسین جانچهل روز است می خوانم حسین جانحسین جانم حسین جانم حسین جان همین جا شیرخواره گریه می کردرباب بی ستاره گریه می کرد همین جا دور اکبر را گرفتندز ما شبه پیغمبر ما را گرفتندهمین جا بود که دلها هم گرفت و ...کسی روی تن تو جا گرفت و ...همین که بر گلویت خنجر آمدصدای ناله ی زهرا در آمدهمین جا بود الف را دال کردندتنت را بارها پامال کردندته گودال را گودال کردندتو را با سم مرکب چال کردند تو ماندی و کبوتر رفت کوفهتو را کشتند و خواهر رفت کوفهخبر داری مرا بازار بردندمیان مجلس اغیار بردند [ جمعه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 14:39 ] [ محمد باقر حصاری ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نگاهش را به چشمت دوخت زینب

  • نگاهش را به چشمت دوخت زینبز چشمان تو صبر آموخت زینببه لب های تو می زد چوب، بوسهبه پیش چشم تو می سوخت زینب***فدای ذکر یارب یارب توچه اشکی دارد امشب زینب توبه لب آورده جان کاروان رابه هر چوبی که می زد بر لب تو***تمام روضه آن شب بر ملا بودگمانم کربلا در کربلا بودبمیرم بوسه های خیزرانیفقط یک روضه ی طشت طلا بودشاعر:یوسف رحیمی , ...ادامه مطلب

  • آقا سلام، روضه مادر شروع شد

  • آقا سلام، روضه مادر شروع شدباران اشک های مکرر شروع شد آقا اجازه هست بخوانم برایتاناین اتفاق از دم یک در شروع شد تا ریشه های چادر خاکی مادرتآتش گرفت،روضه معجر شروع شد فریادهای مادر پهلو شکسته اتتا شد ف, ...ادامه مطلب

  • مناجات با امام حسین علیه السلام

  • در دم مردن بيا اندر كنارم يا حسينحق زهرا مادرت چشم انتظارم يا حسين خادمم ، عبدم ، غلامم ، نوكرم ، درمانده امسروري كن لحظه ي در احتضارم يا حسين بينوا را جان زهرا مادرت از در مرانمجرمم چشم شفاعت از تو دارم يا حسين در س‍ؤال و پرسش قبرم بيا اي سرورمبي كس و بي مونس و بي غمگسارم يا حسينسايه ات را گر بگيري از سرم روز نشورمن يقين دارم كه اندر قعر نارم يا حسين اين لباس نوكري را اي شه از نوكر مگيرچون كه يك عمري بود اين افتخارم يا حسين,مناجات با امام حسین علیه السلام,شعر مناجات با امام حسین علیه السلام,اشعار مناجات با امام حسین علیه السلام ...ادامه مطلب

  • حضرت زینب سلام الله علیها

  •   کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود بی امان دارالامان می ماند اگر زینب نبود گرچه دانند انبیا هر یک نشان از کربلا کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود مکتب سرخ تشیع از غدیر آغاز گشت تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود کاروان مهدویت بر مسیرفتنه ها بی امیر کاروان می ماند اگر زینب نبود کرد اسلام حسنی از یزیدی را جدا حق و باطل توامان می ماند اگر زینب نبود شد گلستان کربلا از لاله های احمدی این گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود شعله ی عالم فروز نهضت سرخ حسین زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود ناله مظلومی لب تشنگان دشت خون در گلوگاه زمان می ماند,حضرت زینب سلام الله علیها,وفات حضرت زینب سلام الله علیها,شعر حضرت زینب سلام الله علیها,اشعار شهادت حضرت زینب سلام الله علیها,وفات حضرت زينب سلام الله عليها,ولادت حضرت زینب سلام الله علیها,درباره حضرت زینب سلام الله علیها,خطبه حضرت زینب سلام الله علیها,زیارت حضرت زینب سلام الله علیها,برادران حضرت زینب سلام الله علیها در واقعه کربلا ...ادامه مطلب

  • اشعار امام زمان(عج) – شب تاسوعا

  • اشعار امام زمان(عج) – شب تاسوعا بیا که در غم دوری ماه گریه کنیمز داغ این سحر بی پگاه گریه کنیم محرم است بیا زیر خیمه های عزابر این سر بی سرپناه گریه کنیم کجایی ای نفست سوز روضه خوانی هاز سینه آه بکش تا ز آه گریه کنیم مرا مسافر ایام اربعینت کنکه در کنار تو مابین راه گریه کنیم شب عموست تو باید که روضه خوان باشیکه در عزای امیر سپاه گریه کنیم چه میشد امشب ما نیز کربلا بودیمبرای فاطمه در قتلگاه گریه کنیم,اشعار امام زمان عج لطیفیان,شعر امام زمان عج,شعر امام زمان عج ترکی,اشعار ولادت امام زمان عج,اشعار درباره امام زمان (عج),اشعار فراق امام زمان عج,شعر فراق امام زمان عج,شعر درمورد امام زمان عج ...ادامه مطلب

  • شهادت حضرت رقیه(س)

  • به دخترت زده ای سرفدای سرزدنتفدای آتش داغی كه بر جگر زدنتچه قدر داد كشيدم دگر نخوان قرآنولی توخواندی و باسنگ ای پدر زدنتبه هيچ جای سر تو كه جای سالم نيستز بسكه هر سر بازار و هر گذر زدنتخودت بگو سر نيزه چه بر سرت آمد؟به روی نيزه كه بودی چرا مگر زدنت؟ميان مجلس و در پيش روی عمه ومنبرای كشتن  ما بوده  بيشتر زدنت,شهادت حضرت رقیه سید علی مومنی,شهادت حضرت رقیه سیب سرخی 92,شهادت حضرت رقیه سیب سرخی 93,شهادت حضرت رقیه سال 92,شهادت حضرت رقیه سلحشور,شهادت حضرت رقیه سلام الله,شهادت حضرت رقیه سیب سرخی بوشهر,شهادت حضرت رقیه سهیل عرب,شهادت حضرت رقیه سید مهدی میرداماد,اشعار شهادت حضرت رقیه س ...ادامه مطلب

  • اشعار شب هشتم

  • حسن لطفیخواهم که بوسه ات زنم اما نمی شودجایی برای بوسه که پیدا نمی شودلب را به هم بزن و نفس زن که هیچ چیزشیرین تر از شنیدن بابا نمی شوداین پیرمرد بی تو زمین گیر می شودبی شانه ی تو مانده اگر پا نمی شودهر عضو را که دیده ام از هم گشوده استجز چشم تو که بر رخ من وا نمی شودخشکم زده کنار تو و خنده هایشانخواهم بلند گردم از این جا نمی شودای پاره پاره تن ز دل پاره پاره امگفتم بغل کنم بدنت را نمی شودباید کفن به وسعت یک دشت آورمدر یک کفن که پیکر تو جا نمی شودحجله گرفته پای تنت مادرم ببیناشکم حریف گریه ی زهرا نمی شود,اشعار شب هشتم محرم,اشعار شب هشتم,اشعار شب هشتم ماه محرم,اشعار شب هشتم محرم لطیفیان,اشعار شب هشتم علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم حضرت علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم سهیل عرب,شعر شب هشتم محرم,شعر شب هشتم,اشعار نوحه شب هشتم محرم ...ادامه مطلب

  • اشعار شب هشتم محرم

  • نقـش بـیـابـان دیـدم آخـر پـیـکـرت رااز مـن نـگـیـر اکـبـر نـگـاه آخــرت راداغت تمام خیمه گاهم را به هم ریختحـالا چـه گـویـم مـن جواب مادرت رامـن هـم شبیه خاک صحرا تشنه هستمبـالا بـگـیـر ای شـبه پـیغمبر سرت رادشمـن مـیـان مـقـتـلت بـا خنده میگفتحــالا بـیــا بــردار جـسـم اکــبـرت رافریاد بابا گفـتـنـت خـیلی ضعیف استاز بس که خون پُر کرده راه حنجرت رااز زیر بال وپر سرت بیرون گرفتیباران تیر آمد وضو در خون گرفتیگـفـتـم خـدایـا اسـتـجـابـت کـن دعــایـماز مــن نـگـیـر یـارب تـمـام کـربـلایماین خاک صحرا با صدایت خوگرفتهبـرخیـزازجـا تـا اذان گــ,اشعار شب هشتم محرم,اشعار شب هشتم محرم لطیفیان,اشعار شب هشتم محرم حضرت علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم سهیل عرب,شعر براي شب هشتم محرم,شعر شب هشتم محرم,اشعار نوحه شب هشتم محرم,شعر نوحه شب هشتم محرم,شعر برای شب هشتم محرم,شعر روضه شب هشتم محرم ...ادامه مطلب

  • اشعار شب سوم

  • اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها *** نیمۀ شب شده و خواب پریشان دارم گوشۀ لعل لبم ذکر پدر جان دارم بی جهت نیست که اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم   دیدم آن سر، سر باباست خدا رحم کند عمّه ام گرم تماشاست خدا رحم کند   تا که از خواب پریدم همه جا روشن بود طبق نور روی گوشه ای از دامن بود کنج ویرانه پر از عطر و بوی گلشن بود چشم های پدرم خیره به سوی من بود   تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیلۀ قدر من امشب چقدر زیبا شد   آمدی یوسف کنعان، چه عجب بابا جان شده ویرانه گلستان، چه عجب بابا جان به سر آمد غم هجران، چه عجب بابا جان آمده بر تن من جان,اشعار شب سوم محرم,اشعار شب سوم امام علی,اشعار شب سوم امیرالمومنین,اشعار شب سوم محرم سهیل عرب,اشعار شب سوم ماه رمضان,اشعار شب سوم شهادت حضرت علی,اشعار شب سوم محرم لطيفيان,اشعار شب سوم ماه محرم,اشعار شب سوم محرم سازگار,اشعار شب سوم امام حسین ...ادامه مطلب

  • شهادت مسلم ع

  •   یابن عم کوفه میا هیچ کس یار تو نیست زین همه خلق یکی طالب دیدار تو نیست میثم آسا به سردار هوادار توام تا نگویند کسی میثم تمار تو نیست یوسف فاطمه از کوفه حذر کن که دگر غیر غم قافله ای بر سر بازار تو نیست زان همه نامه نگاری که نوشتند بیا یک نفر نامه نویس بر در دربار تو نیست پادر این معرکه مگذار که جان در خطر است برو آنجا که کسی در پی آزار تو نیست فکر و رحمی به جوانی اکبر کن ز آنکه رحمی به دل دشمن خونخوار تو نیست گر بیایی به جز از خنجر و شمشیر و سنان میزبان تو و عباس علمدار تو نیست گربیایی هدف تیر شود اصغر تو ایمن از باد خزان آن گل گلزار تو نیست لااقل اهل حرم را ,شهادت مسلم بن عقيل,شهادت مسلم ابن عقيل,شعر شهادت مسلم عقیل,شهادت حضرت مسلم علیه السلام,شعر شهادت مسلم بن عقیل,اشعار شهادت حضرت مسلم ع,تاريخ شهادة مسلم بن عقيل ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها