گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق)

متن مرتبط با «شب عاشورای حسین است» در سایت گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق) نوشته شده است

تمام عالم هستی غمین است

  • تمام عالم هستی غمین استشب قتل امیرالمومنین استدل اهل ولا را غم گرفتهز داغ مرتضی ماتم گرفتهدرخت غم زده امشب شکوفهزنند بر سینه و سر اهل کوفهتمام شهر کوفه در عزا شدبه هر جا بنگری ماتم به پا شدتمام شهر کوفه در خروش استچرا پس مسجدکوفه خموش استبه بیت مرتضی غوغاست امشببه لب ها آه و واویلاست امشبکنار بسترش غمدیده زینببریزد اشک غم از دیده زینبیتیمانی که گردیده نمک گیرتمامی آمده با کاسه شیرولی زخم سر او برده تابشطبیب او دگر کرده جوابشسرشک دیده زینب روان استکه بابا رهسپرسوی جنان استدیگر فارغ ز هر درد و محن بودسرش بر روی دامان حسن بودکنارش زینب و عباس بنشستکه ناگه دیدگانش را علی بستحسین بر سر زنان سوزد از این غمکناراو حسن گرید دمادمحسین و مجتبی هردو سیه پوشنموده جسم پاکش را کفن پوشدر ان دم روح با احساس آمدبه دلداریشان عباس آمدبه دست خاندانش ان یگانهچنان زهرا شده دفنش شبانهغریبانه شده تشییع حیدرحسین بود و حسن سبط پیمبردگرازرنج وغم حیدر رها شدتمام دردهای او دوا شددگر راحت ز غم ها گشته امشبعلی مهمان زهرا گشته امشبکنار همسر پهلو شکستهرسیده مرتضی فرق شکستهبسوز ای دل که شد شام غریبانبرفته از جهان یار یتیمانزلطف حق محب مرتضایمگدای درگه پاکش «رضایم»چوسائل بر درش بنشسته ام منامیدم را بر این در بسته ام منبوددر هردو عالم اوامیرمشود در روز محشر دست گیرم موضوعات مرتبط: شهادت امام علی ع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شبهای قدر آمد و آقا نیامدی

  • ۰۱,۳۷۵شبهای قدر آمد و آقا نیامدیزیباترین ستاره ی دنیا نیامدیما را امید وصلِ تو اینجا نشانده استما آمدیم, یوسف زهرا نیامدیگفتیم جمعه می رسد و می رسی, ولیجمعه گذشت و حضرت دریا نیامدیمانند طفل گم شده ای گریه می کنمخیمه نشین, از دل صحرا نیامدیامشب بیا به مجلس ما هم سری بزنقدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدیمثل یتیم کوفه خرابه نشین شدمصاحب عزای مجلس مولا نیامدیکنج خرابه کودکی آرام زیر لببا گریه گفت شب شده بابا نیامدیرضا باقریان موضوعات مرتبط: امام الزمان رمضان شب قدر بخوانید, ...ادامه مطلب

  • امشب شب تبسم و اشک پیمبر است

  • مرآت ولایت 4 – غلامرضا سازگارامشب شب تبسم و اشک پیمبر استبی‌شبهه از هزار شب قدر بهتر استجان محمّد است در آغوش مرتضی یا روی دست فاطمه قرآن دیگر استامشب خدا به وسعت ملک وسیع خویشبا جلوۀ حسینی خود نورگستر استامشب بوَد برای خدا هم شب حسینگلبوسۀ نبی است به لعل لب حسینامشب خدا ولیمه به خلق جهان دهدامشب خدا به پیکر توحید جان دهدامشب خدا گشوده ز رخ پرده بر رسولروی حسین را به محمّد نشان دهدتنها به یک ملک ندهد باز بال و پرامشب حسین بر همه خط امان دهد«فطرس» به فوج فوج ملک ناز می‌کنددور حسیـنِ فاطمــه پـرواز می‌کنداین قبلۀ دل همه، جان پیمبر استاین روح انبیا و روان پیمبر استاین مصحف نبی به سر دست فاطمهاین دست حیدر است و زبان پیمبر استاین بر فراز شانه مدال محمّد استاین روی سینه تاب و توان پیمبر استاین است آن حسین که آقای عالم استآقایـی تمــامی عالــم بــر او کـم استماه رسول، ماه خدا را نظاره کنخورشید آسمان هدا را نظاره کنبر روی دست فاطمه با صدهزار چشمرخسار سیدالشهدا را نظاره کنبر گرد کعبۀ دلِ ختم رسل بگردسعی آور و صفای صفا را نظاره کنسر تا قدم رسول خدا زاد فاطمهالحـق که سیدالشهدا زاد فاطمهمادر، حسین زاده بر این مادر آفریناین حیدرِ علی است، بر این حیدر آفرین این منظر جمال خداوند سرمد استبر منظر آفرین و بر این منظر آفرینگوهر بوَد حسین و صدف، قلب فاطمهبر این صدف سلام و بر این گوهر آفرینامشب خدا سلام فرستد به سوی اوگیرد رسـول در بر و بوسد گلوی اوای خاک پات تاجِ سرِ شهریارها ای برده دل ز طایفه‌ها و تبارهااحمد که انبیا همه بوسند دست اوداده است عضوعضو تو را بوسه بارهابیش از هزار سال گذشت زمان هنوزباشد هزاره‌ات همه لیل و نهارهادل‌هـای دوستـان خـدا نینـوای توستهر لحظه یک هزارۀ کرب و بلای توستملک وج, ...ادامه مطلب

  • امشب شب نزول تمام ملایک است  

  • مرآت ولایت 5 – غلامرضا سازگارامشب شب نزول تمام ملایک است باور کنید بخت، به کام ملایک است هم کوثـر ولایـت و هم بادۀ بهشت پیوسته بحربحر به جام ملایک است بــارد بـرات عفــو الهـی ز آسمـان صبح قیامت است، قیام ملایک است بر هـر ملک کـه می‌نگرد از چهارسو چشمش به ماه روی امام ملایک است امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است قنداقـۀ حسین بـه دسـت پیمبر است **** ملک وسیـع حـق، یـم عفو عنایت است لبریــز، آسمــان ز فـروغ ولایـت است هر سوره‌ای که می‌نگرم صورت حسین هر آیـه در ولادت او یـک ولایت است نور حسین، ارض و سما را به بر گرفت این نور، همچو نور خدا بی‌نهایت است دوران تیـرگی و ضلالت بـه سر رسید امشب شب طلوع چراغ هـدایت است این شمع جمع محفل اولاد آدم است این کشتی نجـات غریقان عالم است **** پیغمبـران همـه شـده محو نظاره‌اش صف بسته‌انــد دور و بـر گاهـواره‌اش این است آن سپهر ولایت که وقت صبح خورشید و ماه گشته به دور ستـاره‌اش خلـق زمیـن و اهـل سمـاوات، تـا ابد مرهون لطف و مرحمت بـی‌شماره‌اش بالله عجیب نیست که در روز رستخیز دوزخ بهشت گـردد بـا یـک اشاره‌اش در روز حشر با کَرَم خود چه‌ها کند ترسـم ز نار، قاتل خود را رها کند ملک وجود بسته به یک تار مـوی او گل کرده بوسه‌های محمّد به روی او این است کعبـه‌ای که تمامی کائنات بگرفته‌انــد دست توسـل به سوی او صورت نهد به خـاک قدم‌هـاش آبرو تـا کسب آبــرو کنــد از آبــروی او هرجــا کـه انبیـا بنشیننـد دور هـم باشد چراغ محفل‌شان گفت‌وگوی او باید نـدا دهیم کـه عالم حسینی است بالله قسم! رسول خدا هم حسینی است **** خرم کسی که در دو جهان با حسین زیست گمراه، آن کسی که امامش حسین نیست این است آن امـام شهیـدی که همچنان ب, ...ادامه مطلب

  • چو دید تشنه ی لب های خشک او دریاست

  • چو دید تشنه ی لب های خشک او دریاستبه آب خیره شد و ناله اش زدل برخواستکه آب! از چه نگر دیدی ازخجالت آب؟تو موج می زنی و تشنه یوسف زهراستز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحرز یک طرف به حرم بانگ العطش بر پاستقسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشمکه در تو عکس لب خشک سید الشهداستز خون دیده ی من روی موج بنویسیدکه از تمامی اطفال تشنه تر سقّاستخدا گواست که با چشم خویشتن دیدمسکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاستدرون بحر همه ماهیان به هم گویندحسین تشنه و سیراب وحشی صحراستنوشته اند به لب­های خشک من ز ازلکه تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماستز شیر خواره برایت پیام آوردمپیام داده که: ای آب غیرت تو کجاست؟صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنوکه موج آب هم این طرفه بیت را گویاستسلام خالق منّان سلام خیرالنّاسسلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس(غلام رضا سازگار) موضوعات مرتبط: شب تاسوعا بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در تمام عمر با چشمان تر گفتم حسین

  • سید هاشم وفاییدر تمام عمر با چشمان تر گفتم حسیندر غمت با گریۀ شام سحر گفتم حسیندامنی لبریز گل در دامن خود یافتمتاکه بایاد غمت با چشم ترگفتم حسینباز شد بر روی من درهای الطاف خداچون که با آه غمی صاحب اثر گفتم حسینلحظه ای غافل نبودم من زیاد و نام تودر وطن بودم اگر یا در سفر گفتم حسینمن دل گم گشته ام را یافتم در کربلاهر زمان با ناله و سوز جگر گفتم حسینهمره زوارّ کوی تو به گوشم هر زمانآمد از کرببلای تو خبر گفتم حسینهیچ نامی لذتش بالاتر از نام تو نیستچون «وفائی» در همه عمرم اگر گفتم حسین موضوعات مرتبط: امام حسین مناجاتی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گریه دار است عجب نام ابا عبدالله

  • قاسم نعمتی گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله موضوعات مرتبط: امام حسین مناجاتی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد

  • شب جمعه و دلم کربلاستشب جمعه است و دلم کرببلا می خواهدکربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهدچه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیهدلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهدروضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولیدلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهدشب جمعه شد و مادر به حرم آمده استوا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهدآخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوادلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهدکی شود قسمت من هم بشود کرببلادلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهدمحرابی موضوعات مرتبط: اشعار شب جمعه امام الزمان ع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب جمعه حرمت بوی محرم دارد

  • بوی حرمِ شب جمعهشب جمعه حرمت بوی محرم داردبانویی کنج حرم مجلس ماتم داردشب جمعه شده و باز دلم رفت حرمدل آشفته ی من، صحن تو را کم داردمادرت روضه گرفته است برایت آقازیر لب زمزمه وای حسینم داردبیرق روضه عیان است ز روی گنبدمجلس روضه همانجاست که پرچم داردگریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاندروضه آه بُنَیَّ چقدر غم داردحجره های حرمت پر شده از ذکر حسینهر که آید به حرم نام تو را دم دارددر هوای لب خشکت به لب آب فراتچشم هر زائرتان چشمه ی زمزم داردعطر سیب حرمت از سر شب تا به سحربرده غم از دل هرکس که به دل غم داردفطرس امشب چقدر بر تو سلام آوردهفطرس انگار خبر از همه عالم داردمصطفی قربانعلی موضوعات مرتبط: اشعار شب جمعه امام الزمان ع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • این است نوایِ دِلِ من در همه حالآت

  • این است نوایِ دِلِ من در همه حالآتاز روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافاتنقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشقاین جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ...خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبنددیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبندآنان که خاک را به نظر کیمیا کنندحتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبنددر جنت الحسین تمام حسینیانهستند غرق ناز که مهمان زینبندمرغان خوش صدای بهشتی تمامشانبیچاره طنین حسین جان زینبند ....کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شودعالم حریف هیبت زینب نمی شوداین ها که گفته اند ز عیسی مسیح هایک قطره از کرامت زینب نمی شودهر جا که حرف اوست همان جاست کربلادر هر مکان که صحبت زینب نمی شود ...باید به سوی عرش خدایش سفر کندروی زمین رعایت زینب نمی شودتنها به احترام حسینش اسیر شدهر عاشقی که حضرت زینب نمی شودزینب اگر نبود محرّم نداشتیمهیئت نبود ، این همه آدم نداشتیموقتی غرور حیدری اش جلوه گر شودهر کس که هست مرد خطر بی جگر شودتنها پیمبری ست که باید چهل مسیربا شمر ها و حرمله ها همسفر شود ...بین حرامیان سپرِ هر اسیر شداما کسی نبود برایش سپَر شودبا دست های بسته نمی شد به سر زندسر را شکست تا کمی آرام تر شود موضوعات مرتبط: مسیر کوفه تا شام بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین

  • تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسینرابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسینخانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب منمن که از داغت عزادارم چه غم دارم حسینتو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچتا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسینجان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکنتا بگویم ادعا دارم، چه غم دارم حسینای که تو دست نوازش بر سر حُر می کشیگر چه من بارِ خطا دارم، چه غم دارم حسینآمدم امروز عهدی با تو بندم سیدیمن به عهد خود وفا دارم چه غم دارم حسینهر کسی با دلبری نازد در این شش روز عمرمن چون تو دلربا دارم چه غم دارم حسین بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بال ملائک وا شده شب شب نمازه

  • بال ملائک وا شده شب شب نمازهآسمون پرواز ما تا مدینه بازهشب فرار غمهماه و ستاره همهمی گن خوش اومد به توگل پسر فاطمهعزیز زهرا حسین ۳پر شده تو دنیا صدای نغمه ی خدایی چقدر عاشقونه می خونه فاطمه لالاییگفته اذون به گوش او خود رسول الله گفته بگو حسین من علی ولی اللهنور ولایت هادی کوره راه عشقه شفاعت فطرس فقط کار شاه عشقهعشق مجسم حسیندلیل عالم حسین پاره ی قلب نبینگین خاتم حسینخیره شده مستیبه گل روی گل مولا چیره شده مستیرو عالم دلهای شیدادیوونه ها همه دارن به سر هوای تو از تو می خوان که جون بدن تو کربلای توجا داره تو قلب خدا هر کی با حسینه روی لب فرشته ها ذکر یا حسینهقنوت طاها حسینرکوع مولا حسین سجود زهرا حسینساقی سقا حسینپیش قدمهاش سر بگذارید اومد علمدار علم بیاریدمدار فلک در نگاشه کل هستی زیر پاشه عالم فداشهسیدنا یا ابا الفضل ۲ اقام ابا الفضل [ پنجشنبه چهارم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 15:24 ] [ محمد باقر حصاری ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یک اربعین برای تو حیران شدم حسین

  • یک اربعین برای تو حیران شدم حسینمانند گیسوی تو پریشان شدم حسینبا چند قطره اشک دلِ من سَبُک نشدابری شدم به پای تو باران شدم حسینزلفی اگر که ماند برای تو پیر شددر اول بهار، زمستان شدم حسینکوفه به کوفه، کوچه به کوچه، گذر گذرقاری شدی، مُفسّر قرآن شدم حسیندیدی چگونه آخر عمری دلم شکستدیدی چگونه پاره گریبان شدم حسینتو رفتی و کنار خودم گریه می کنمدارم سَرِ مزارِ خودم گریه می کنمای سایۀ بلند سرم، ای برادرمآئینه ی تَرَک تَرَک در برابرمبالم شکسته است و پرم پر نمی زنداما هنوز مثل همیشه کبوترممن قول داده ام که بگیرم سَرٓ تو رااز دست نیزه ها و برایت بیاورمحالا سری برای تو آورده ام ولیخاکستری و خاکی، ای خاک بر سرم!بگذار اولِ سخن و شکوه ام تو راای ماه زینب از نگرانی درآورمهر چند کوچه به کوچه تماشا شدم ولیراحت بخواب دست نخورده است معجرمتو رفتی و کنار خودم گریه می کنمدارم سَرِ مزار خودم گریه می کنم*صدا زد: حسین جان!...*هم پیرهن که ماند برایم، بدن نداشتهم که تن تو روی زمین پیرهن نداشتای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟آن گونه ای که من وسط خیمه سوختمپروانه هم دل و جگرِ سوختن نداشتمردی نبود اگر، یَلِ اُمُّ البنین که بودهرگز کسی نگاه جسارت به من نداشتُ گُل های باغت همه از رنگی گرفته اندیعنی کسی نبود که دستِ بزن نداشتتو رفتی و کنار خودم گریه می کنمدارم سَرِ مزار خودم گریه می کنمهر چند در مسیر سرت ازدحام بوداما درست مثل همیشه امام بودبی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!من که به روی چشم علمدار جام بودیادم نمی رود سَرِ بالا نشین توبازیچه ی نگاه اهالی شام بودبا دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شدهاز بس که آفتابِ تو نزدیکِ بام بود [ جمعه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 14:41 ] [ محمد باقر, ...ادامه مطلب

  • امشب علی می بیند اشک دخترش را (شب 19)

  • امشب علی می بیند اشک دخترش رادر کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیریدخالی کنید ای عرشیان دور و برش را روی لبش انّا الیه راجعون استبر آسمان ها دوخته چشم ترش را با رفتن بابا خدا می داند و بسدر خانه بی تابی قلب دخترش را ای ابن ملجم زودتر از جای برخیزاو قصد دارد که , ...ادامه مطلب

  • يا علي سوز دلم را ساز كن(شب قدر)

  • يا علي سوز دلم را ساز كنسائلم در را به رويم باز كنياعلي در مانده ام دستم بگيرگوشه چشمي نما هستم بگيرتو زباغ داغها گل چيده ايسيلي و رخسار زهرا ديده ايداستان غنچه پرپر شدهقصه قرآن بي كوثر شدهقصه غمهاي زهرا و حسنماجراي كوچه و سيلي زدن [ شنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 10:50 ] [ محمد باقر حصاری ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها