گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق)

متن مرتبط با «اشعار شام غریبان علی» در سایت گلچین اشعار مدح و مرثیه (حصار عشق) نوشته شده است

دوست دارم برم نجف کنارتربت علی

  • التماس دعای مخصوصدوست دارم برم نجف کنارتربت علیبنشینم گریه گریه کنم برای غربت علیدوست دارم برم نجف تو صحن ایوان طلامثل شمعی بسوزم غرق مصیبت علیقصه غربت او شعله به عالم می زندشب شنید وچاه ونخلستان شکایت علیکوفه ای شهر بلا ای خاک سرد فتنه خیزشاهدی بر غصه های بی نهایت علیمدینه تو هم بگو قصه تازیانه راجرم فاطمه چه بود به جز حمایت علیدستاشو بسته بودن به همسرش سیلی زدنبه خدا دل می سوزه از این حکایت علیناله فزت و رب الکعبه در محراب خوندر نماز واپسین ذکر شهادت علی موضوعات مرتبط: شهادت امام علی ع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی

  • السَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِگل، بر من و جوانی ِ من،گریه می کندبلبل به هم زبانی ِ من،گریه می کندمن گریه مخفیانه نمودم،ولی علیبر گریه ی نهانی ِ من گریه می کند*براتون بگم حال فاطمه این روزا چگونه ست؟امام صادق (ع)فرمود : " لَزمَتِ الفَراش"مادر ما تو بستر افتاد، دیگه نتونست بلند شه "وَ نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها" روز به روز بدنش ضعیف و لاغر می شد "حَتی صارَت كالخَیال" از مادر ِ ما فقط یه شبهی باقی مانده بود، آماده ای یا نه؟ صدا زد :*از درد شانه،شانه نشد موی زینبمدختر به ناتوانی ِ من ،گریه می کنددلتون رو ببرم کربلادیگر حسین را نتوانم بغل کنماین گل به باغبانى ِ من گریه مى کند*الله اکبر، معلومه نمی تونس دیگه بغلش کنه با سینه ی شکسته ای که به سختی نفس می کشید،چه جوری میتونه بچه هاش رو بغل کنه ،اینجا نتونست بغل کنه، اما یه جا دل سیر ،سر حسینش رو بغل گرفت ،کربلایی ها ، زن خولی میگه دیدم کنار تنور ِ خونم ،چند زن مجلله آمدن همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند" اینا کین کنار تنور خونه ی من ؟دیدم خم شد،دست داخل تنور برد سر بریده ای رو بغل گرفت .......آی حسین*..... [ شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ ] [ 13:31 ] [ محمد باقر حصاری ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • امشب علی می بیند اشک دخترش را (شب 19)

  • امشب علی می بیند اشک دخترش رادر کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیریدخالی کنید ای عرشیان دور و برش را روی لبش انّا الیه راجعون استبر آسمان ها دوخته چشم ترش را با رفتن بابا خدا می داند و بسدر خانه بی تابی قلب دخترش را ای ابن ملجم زودتر از جای برخیزاو قصد دارد که , ...ادامه مطلب

  • مناجات با امام حسین علیه السلام

  • در دم مردن بيا اندر كنارم يا حسينحق زهرا مادرت چشم انتظارم يا حسين خادمم ، عبدم ، غلامم ، نوكرم ، درمانده امسروري كن لحظه ي در احتضارم يا حسين بينوا را جان زهرا مادرت از در مرانمجرمم چشم شفاعت از تو دارم يا حسين در س‍ؤال و پرسش قبرم بيا اي سرورمبي كس و بي مونس و بي غمگسارم يا حسينسايه ات را گر بگيري از سرم روز نشورمن يقين دارم كه اندر قعر نارم يا حسين اين لباس نوكري را اي شه از نوكر مگيرچون كه يك عمري بود اين افتخارم يا حسين,مناجات با امام حسین علیه السلام,شعر مناجات با امام حسین علیه السلام,اشعار مناجات با امام حسین علیه السلام ...ادامه مطلب

  • مصیبت شام

  • درد دوري حرم راچه كنمشده ايام صفر درد دلم را چه كنمكاروان آمده شام اين همه غم را چه كنمروضه رفتم همه ي ماهِ محرم قلبمنشد آرام بگو چشم ترم را چه كنمترسم آخر به لبم جان رسد و جان بدهمغمِ زينب شِكَنَد بال و پرم را چه كنمگفت زينب كه دمِ هجرِ تو داداش شكستگريه دختركِ تو  كمرم را چ كنملحظه اي كه به سر غرقِ به خونت ميگفت:ميگذارند همه سر به سرم را چه كنموسطِ روضه دمي حرفِ خرابات شدهاين وسط حالِ دلِ محتضرم را چه كنممانده گر كه شبي روضه و هيئت نرومآن شب اين دردِ دلِ در به درم را چه كنمگيرم اصلا همه ي ماهِ صفر هم سر شد اين دلِ زخمي و خونين جگرم را چه كنمآرزويِ پدر است كرببلايي شدنمنشود غصه ي قلبِ پدرم را چه كنمگيرم اصلا همه ي درد دلم شد آراممنِ محزون غمِ دوريِ حرم را چه كنم,مصیبت شام,مصیبت شام غریبان,مصيبت شام غريبان ...ادامه مطلب

  • شام غریبان و یازدهم محرم الحرام

  • به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود تشنه جگر شهید شد ز ظلم دشمنان مگر؟فرات مهر مادرش سیده النساء نبود گر از بدن بریده شد سر عزیز مصطفی دگر به نوک نیزه ها نهادنش سزا نبود------به سوی شام و کوفه ات چه ظالمانه می برن نمی روم ولی مرا به تازیانه می برن سر تو را به روی نی زدند این ستمگران نمی رو م ولی مرا به این بهانه می برن,شام غریبان و شمع,شام غریبان و حضرت زینب,شام غریبان ویسگون,شام غریبان و زینب,شام غریبان واحد,شام غریبان و دل عالم گرفته,شام غریبان ویکی,شام غریبان وحاجت,شام غریبان ویکیپدیا,شام غریبان حاج اسماعیل وثاقی ...ادامه مطلب

  • حضرت زینب سلام الله علیها

  •   کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود بی امان دارالامان می ماند اگر زینب نبود گرچه دانند انبیا هر یک نشان از کربلا کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود مکتب سرخ تشیع از غدیر آغاز گشت تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود کاروان مهدویت بر مسیرفتنه ها بی امیر کاروان می ماند اگر زینب نبود کرد اسلام حسنی از یزیدی را جدا حق و باطل توامان می ماند اگر زینب نبود شد گلستان کربلا از لاله های احمدی این گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود شعله ی عالم فروز نهضت سرخ حسین زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود ناله مظلومی لب تشنگان دشت خون در گلوگاه زمان می ماند,حضرت زینب سلام الله علیها,وفات حضرت زینب سلام الله علیها,شعر حضرت زینب سلام الله علیها,اشعار شهادت حضرت زینب سلام الله علیها,وفات حضرت زينب سلام الله عليها,ولادت حضرت زینب سلام الله علیها,درباره حضرت زینب سلام الله علیها,خطبه حضرت زینب سلام الله علیها,زیارت حضرت زینب سلام الله علیها,برادران حضرت زینب سلام الله علیها در واقعه کربلا ...ادامه مطلب

  • اشعار امام زمان(عج) – شب تاسوعا

  • اشعار امام زمان(عج) – شب تاسوعا بیا که در غم دوری ماه گریه کنیمز داغ این سحر بی پگاه گریه کنیم محرم است بیا زیر خیمه های عزابر این سر بی سرپناه گریه کنیم کجایی ای نفست سوز روضه خوانی هاز سینه آه بکش تا ز آه گریه کنیم مرا مسافر ایام اربعینت کنکه در کنار تو مابین راه گریه کنیم شب عموست تو باید که روضه خوان باشیکه در عزای امیر سپاه گریه کنیم چه میشد امشب ما نیز کربلا بودیمبرای فاطمه در قتلگاه گریه کنیم,اشعار امام زمان عج لطیفیان,شعر امام زمان عج,شعر امام زمان عج ترکی,اشعار ولادت امام زمان عج,اشعار درباره امام زمان (عج),اشعار فراق امام زمان عج,شعر فراق امام زمان عج,شعر درمورد امام زمان عج ...ادامه مطلب

  • مسیر کوفه تا شام

  • به سوی شام و کوفه ام، چه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را، غریب و خسته می برند همان وجود نازنین، خدای صبر در زمین تمام رکن  قامتش، ز هم گسسته می برند زیارت تو آمدم، سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تو در تنور و کودکان، میان آتش حرم غم تو و یتیم تو، به دل نشسته می برند ببین که یک شبه شده، جمال ما همه کبود ز قتله گاه تو مرا، به دست بسته می برند سر امیر لشگرت، به نیزه ها نمی نشست ولی ز بغض و کین سرش، به نیزه بسته می برند برای کودکان خود، ز گوش کودکان تو تمام گوشواره ها، به دست بسته می برند شاعر:جواد حیدری,مسیر کوفه تا شام,اشعار مسیر کوفه تا شام,مسیر کاروان اسرای کربلا از کوفه تا شام ...ادامه مطلب

  • اشعار شب هشتم

  • حسن لطفیخواهم که بوسه ات زنم اما نمی شودجایی برای بوسه که پیدا نمی شودلب را به هم بزن و نفس زن که هیچ چیزشیرین تر از شنیدن بابا نمی شوداین پیرمرد بی تو زمین گیر می شودبی شانه ی تو مانده اگر پا نمی شودهر عضو را که دیده ام از هم گشوده استجز چشم تو که بر رخ من وا نمی شودخشکم زده کنار تو و خنده هایشانخواهم بلند گردم از این جا نمی شودای پاره پاره تن ز دل پاره پاره امگفتم بغل کنم بدنت را نمی شودباید کفن به وسعت یک دشت آورمدر یک کفن که پیکر تو جا نمی شودحجله گرفته پای تنت مادرم ببیناشکم حریف گریه ی زهرا نمی شود,اشعار شب هشتم محرم,اشعار شب هشتم,اشعار شب هشتم ماه محرم,اشعار شب هشتم محرم لطیفیان,اشعار شب هشتم علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم حضرت علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم سهیل عرب,شعر شب هشتم محرم,شعر شب هشتم,اشعار نوحه شب هشتم محرم ...ادامه مطلب

  • اشعار شب هشتم محرم

  • نقـش بـیـابـان دیـدم آخـر پـیـکـرت رااز مـن نـگـیـر اکـبـر نـگـاه آخــرت راداغت تمام خیمه گاهم را به هم ریختحـالا چـه گـویـم مـن جواب مادرت رامـن هـم شبیه خاک صحرا تشنه هستمبـالا بـگـیـر ای شـبه پـیغمبر سرت رادشمـن مـیـان مـقـتـلت بـا خنده میگفتحــالا بـیــا بــردار جـسـم اکــبـرت رافریاد بابا گفـتـنـت خـیلی ضعیف استاز بس که خون پُر کرده راه حنجرت رااز زیر بال وپر سرت بیرون گرفتیباران تیر آمد وضو در خون گرفتیگـفـتـم خـدایـا اسـتـجـابـت کـن دعــایـماز مــن نـگـیـر یـارب تـمـام کـربـلایماین خاک صحرا با صدایت خوگرفتهبـرخیـزازجـا تـا اذان گــ,اشعار شب هشتم محرم,اشعار شب هشتم محرم لطیفیان,اشعار شب هشتم محرم حضرت علی اکبر,اشعار شب هشتم محرم سهیل عرب,شعر براي شب هشتم محرم,شعر شب هشتم محرم,اشعار نوحه شب هشتم محرم,شعر نوحه شب هشتم محرم,شعر برای شب هشتم محرم,شعر روضه شب هشتم محرم ...ادامه مطلب

  • اشعار شب سوم

  • اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها *** نیمۀ شب شده و خواب پریشان دارم گوشۀ لعل لبم ذکر پدر جان دارم بی جهت نیست که اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم   دیدم آن سر، سر باباست خدا رحم کند عمّه ام گرم تماشاست خدا رحم کند   تا که از خواب پریدم همه جا روشن بود طبق نور روی گوشه ای از دامن بود کنج ویرانه پر از عطر و بوی گلشن بود چشم های پدرم خیره به سوی من بود   تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیلۀ قدر من امشب چقدر زیبا شد   آمدی یوسف کنعان، چه عجب بابا جان شده ویرانه گلستان، چه عجب بابا جان به سر آمد غم هجران، چه عجب بابا جان آمده بر تن من جان,اشعار شب سوم محرم,اشعار شب سوم امام علی,اشعار شب سوم امیرالمومنین,اشعار شب سوم محرم سهیل عرب,اشعار شب سوم ماه رمضان,اشعار شب سوم شهادت حضرت علی,اشعار شب سوم محرم لطيفيان,اشعار شب سوم ماه محرم,اشعار شب سوم محرم سازگار,اشعار شب سوم امام حسین ...ادامه مطلب

  • اشعار شام غریبان

  • اشعار شام غریبان *** دیدم لب عطشان را ، ای کاش نمی دیدمارباب پریشان را ، ای کاش نمی دیدمبی یار و معین ارباب ، تنها وسط میداندیدم شه خوبان را ، ای کاش نمی دیدملشکری پر از کینه ، خنجر به روی حنجربر قلب سلیمان را ، ای کاش نمی دیدموقتی که برون آمد شمر از وسط مقتلدیدم سر جانان را ای کاش نمی دیدماز بعد غروب آن روز در چنگ حرامی هادیده ام یتیمان را ای کاش نمی دیدمآتش وسط خیمه ای وای چه می بینمیک شام غریبان را ای کاش نمی دیدمسرها به روی نیزه خیمه همه در نالهاشکان یتیمان را ای کاش نمی دیدماز کوفه به شام هردم در روبرویم آوردسرهای شهیدان را ای کاش نمی دیدمسختی و اسارت ,اشعار شام غریبان,اشعار شام غریبان امام حسین,اشعار شام غریبان امام علی,اشعار شام غریبان امام علی ع,اشعار شام غریبان علی,اشعار شام غریبان علی ع,اشعار شام غریبان پدر,اشعار شام غریبان حسین,اشعار شام غریبان عاشورا,اشعار شام غریبان امام رضا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها